ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
ایجاد رمز دوم اینستاگرام | 0 | 85 | admin |
شروع به کار دوباره انجمن دهرم ناب | 0 | 47 | admin |
مصاحبه با خواننده جنوبی ( حیدو هدایتی ) | 1 | 83 | admin |
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
ایجاد رمز دوم اینستاگرام | 0 | 85 | admin |
شروع به کار دوباره انجمن دهرم ناب | 0 | 47 | admin |
مصاحبه با خواننده جنوبی ( حیدو هدایتی ) | 1 | 83 | admin |
وقتی فرزندم چند سال دیگر از من سوال میکند که فلسفه ایجاد پلی به این بزرگی در این قسمت خشک و برهوت برای چیست؟ و چرا راه و جاده را به این سمت کج کرداند؟!
جوابم را نمیدانم چگونه و با چه واژه هایی بیان کنم که او بفهمد زمانی اینجا رود و رودخانه ای باشکوه در حال عبور و رسیدن به دریا بوده است.
دوباره حیرانی به سراغم می آید و من خسته و ناتوان به روزی فکر میکنم که رود خانه دهرم رو به خشکی و نیستی گذاشته باشد ....
اگر به همین شکل برداشت بی رویه و غیر کار شناسی از این رود توسط شرکت های منفعت طلب و شخصی صورت پذیرد عنقریب این اتفاق را به چشم خواهیم دید...
اگر رود را همین گونه به تاراج ببرند روزی خواهد رسید که به جای رودخانه حجمی از خشکی و گرد و خاک و سنگلاخ به جای خواهد ماند و زمین زیر گام های سست و نا پایدار ما شکسته خواهد شد وصدای خرد شدن استخوان رود خانه زیر پایمان ما را به مرگ رویا هایمان نزدیک و نزدیک تر میکند،اگر وجدانی وجود دارد و دلسوزی برای این آب و خاک اشکی از سر ترحم میریزد از همین امروز و با خواندن همین متن غم آلود دست یاری به سوی رودخانه دراز کند و دستش را بگیریم که سخت نیازمند یاری و کمک ماست.
رود و رود خانه و آب جاری پایان تنهایی ما را رقم میزند چه انس و الفتی بین ما دوتا برقرار شده فقط خدا میداند رودی پر پیچ و خم با آبی شور اما زیبایی های فراوان،تا دلم میگیرد و یاشادمانی به سراغم می آید هوس رفتن به رود خانه به دلم شور و نوایی دیگر می آورد ، یادش بخیر آن روز هایی که این رود سفره ی پر برکت خدا بود برای تمام دهرمی ها به علاوه پرندگان و جانداران دیگر از این سفره و برکت خدا سود میبردند چه بسا مرغ ماهی خواری که با شیرجه ای دلنواز ماهی به منقار از آب بیرون می آمد و با بچه هایش جشن تولدی بر پا میکرد.
نمی شود دهرمی باشی: و از رودخانه کوله باری خاطره نداشته باشی و ساعتی از عمرت را کنار این آب جاری و زیبا نگذرانده باشی
نمی شود دهرمی باشی : و عصر یک غروب دل انگیز را اینجا طی نکرده باشی
نمی شود دهرمی باشی: روز سیزده بدر به قلب های مهربان این آب سلامی از سر تعظیم و ادب نکرده باشی
نمی شود دهرمی باشی و هزاران خاطره رنگا رنگ دیگر با رودخانه نداشته باشی مثل دیدار از رودخانه بعد از سیلاب،مثل شستن فرش ها ، مثل کباب خوردن،ماهی گرفتن،کاکل چیدن و مثل پریدن توی برم جیک ورجیک و یا موتور سواری دور دور زدن با ماشین در اطرافش و خیلی از مثال های دیگر....
حتم دارم حالا همه خاطراتت یکجا گل میکند و به ما حق میدهی که تعصب و غیرت نسبت به آن داشته باشیم و هر روز به پا بوسش برویم و با هم سر صحبت باز کنیم و درد دلی و شکایتی از زمانه .
رودخانه دهرم اگرچه شور است اما دلمان را به شور شوق وا میدارد،به دشت دهرم و آبادیمان ابهت و آبرو میدهد صدای این رود ما را به هیجان می آورد و نوای زندگیمان را با نغمه های او کوک میکنیم روزگاری ما عروسی هایمان و مجالس شادیمان را در جوار همین رود بزرگوار برگزار میکردیم و به رقص و پایکوبی می پرداختیم اما حالا،دوستان من،رفیقان این رود حال و روزش خوب نیست هرشب تب میکند و همه اجزای بدنش درد دارد هرچند صدای ناله و افغان او دیگر به گوشمان نمیرسد و در حال مرگ تدریجی است ...
هیچ میدانید وجود دو سد غول پیکر در تنگاب فیروزآباد و هایقر تمام آب باران و آب شیرین این رود را در خود نگه میدارد و شورآبه ها را به بستر این رود زخمی میفرستد ؟ هیچ میدانید که وجود دو شرکت خصوصی و منفعت طلب حتی شورآبه های رود را نیز به تاراج میبرند ؟ آیا از خود نمی پرسید به کدامین گناه رود خانه بیچاره و درمانده دهرم را مجازات میکنند؟ مگر این رود چه اسراری را هویدا میکرد آیا به غیر از شادمانی ، نشاط و فرح بخشی برای مردم آبادی گناه دیگری مرتکب شده بود؟
باز حیرانی به سراغم می آید و اینجا برایش غم نامه مینوسیم شاید تو بخوانی و به خود آیی و برای یاری اش اشکی بریزی و کمکی کنی....
تا دلم میشکند اشک می آید و لبخند زنان *** تا به چشمان ترم سر بزند
این همه فاصله و دور شدن ها از چیست؟ *** شستن صورت گل ها با باران با شبنم
رویش سبزه به روی دل خاک با خدا هست خدا......
نویسنده : مسعود قربانی
تایپ:میلاد مرادی